به گفته محققان، اکثر ادعاهای بهداشتی در مورد محصولات شیر خشک شواهد حمایتی کمی دارند یا اصلاً هیچ مدرکی ندارند و این امر باعث می شود تا قوانین بازاریابی سخت گیرانه تری در سراسر جهان معرفی شوند.
میلیونها والدین از شیر خشک در صنعت جهانی چند میلیارد دلاری استفاده میکنند. اما مطالعهای که در BMJ منتشر شده است نشان میدهد که بیشتر ادعاهای سلامتی و تغذیهای در مورد این محصولات به نظر میرسد که شواهد علمی با کیفیت بالا یا کمی پشتیبانی میشوند.
دکتر کا یان چونگ و لوکیا پترو، اولین نویسندگان مشترک این مطالعه، میگویند: «گستره وسیعی از ادعاهای بهداشتی و تغذیهای که توسط محصولات شیرخشک نوزادان ارائه میشود، اغلب با منابع علمی پشتیبانی نمیشوند. وقتی آنها هستند، شواهد اغلب ضعیف و مغرضانه هستند.»
چونگ و پترو، از امپریال کالج لندن، افزودند: «ما همچنین دریافتیم که بسیاری از مواد تشکیل دهنده با چندین ادعا مرتبط هستند، و برخی ادعاها به چندین ماده مرتبط هستند. ضروری است که صنعت به جای استفاده از ادعاهای مبهم یا بدون پشتوانه به عنوان ابزار بازاریابی، اطلاعات دقیق و قابل اعتمادی را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهد.
این مطالعه نشان داد که محدودیتهای بازاریابی موجود در شیر خشک نمیتواند شرکتها را از استفاده از ادعاهای بحثبرانگیز برای تبلیغ محصولات خود باز دارد. قوانین حاکم بر نحوه فروش محصولات به مشتریان “در محدود کردن موثر استفاده از ادعاها در بازاریابی جایگزین های شیر مادر شکست خورده است”.
این تحقیق محصولات شیر خشک را در 15 کشور مختلف مورد بررسی قرار داد و دریافت که اکثر محصولات حداقل یک ادعای سلامتی یا تغذیه ای دارند. نویسندگان تاکید کردند که چگونه چنین ادعاهایی بحث برانگیز است و در برخی کشورها ممنوع است.
آنها ارزیابی کردند که چگونه محصولات در سراسر استرالیا، کانادا، آلمان، هند، ایتالیا، ژاپن، نیجریه، نروژ، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، اسپانیا، بریتانیا و ایالات متحده به بازار عرضه شده است. این تیم 814 محصول شیر خشک نوزاد را مورد بررسی قرار دادند. محصولات به طور متوسط هر کدام دو ادعا داشتند.
محققان دریافتند که رایج ترین انواع ادعاها «کمک/حمایت از رشد مغز و/یا چشم و/یا سیستم عصبی» بود. “تقویت/حمایت از سیستم ایمنی سالم”؛ و “به رشد و توسعه کمک می کند/حمایت می کند”.
BMJ گزارش داد، هنگامی که منابع ارائه شد، 56 درصد یافتههای آزمایشهای بالینی را گزارش کردند، در حالی که بقیه مرورها، نظرات یا سایر انواع تحقیقات از جمله مطالعات حیوانی بودند. فقط 14 درصد از استنادهایی که به کارآزماییهای بالینی ارجاع میدادند، به صورت آیندهنگر ثبت شدند و 90 درصد از ادعاهایی که به کارآزماییهای بالینی ثبتشده استناد میکردند، خطر بالایی از سوگیری داشتند.
BMJ اضافه کرد که 88 درصد کارآزماییهای ثبتشده دارای نویسندگانی بودند که یا بودجه صنعت فرمول دریافت کرده بودند یا مستقیماً به صنعت وابسته بودند.
نویسندگان میگویند: «چندین ماده برای دستیابی به اثرات مشابهی بر سلامتی یا تغذیه ادعا شده است، ادعاهای متعددی برای یک نوع ماده تشکیلدهنده ارائه شده است، بیشتر محصولات مرجع علمی برای حمایت از ادعاها ارائه نمیکنند، و ادعاهای ارجاعشده توسط شواهد کارآزمایی بالینی قوی تأیید نشدهاند». .
آنها به این نتیجه رسیدند: «علیرغم تلاشهای قبلی برای تغییر چشمانداز بازاریابی شیرخشک نوزاد… پیشرفت در تنظیم ادعاهای شیرخشک نوزاد کند است. هنوز شفافیت در مورد ادعاهای مربوط به سلامت و تغذیه مرتبط با شیر خشک نوزاد وجود ندارد. ما شیوع بالایی از ادعاها را در مورد محصولات شیر خشک در کشورهای مختلف شناسایی کردهایم که به نظر میرسد دلایل علمی کمی دارند یا اصلاً وجود ندارند.»
دکتر دانیل مانبلیت و دکتر رابرت بویل، از نویسندگان ارشد این مطالعه از امپریال، افزودند: «نیاز آشکار به مقررات و نظارت بیشتر وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که این ادعاها با شواهد علمی معتبر پشتیبانی میشوند و از سلامت و رفاه افراد حمایت میشود. جوان ترین و آسیب پذیرترین جمعیت ما.»